زندگینامه شهید بهرام زردشت
دانشنامه دفاع مقدس »
بهرام زردشت فرزند امانالله، در تاریخ10/10/1342 در شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. سرمای سخت زمستان و گرمای طاقت فرسای تابستان را یکی پس از دیگری پشت سرگذاشته و راهی مدرسه شد. هوش سرشارش اورا از همان کودکی زبانزد خاص و عام کرده بود و همواره از سوی اولیای مدرسه مورد تشویق قرار میگرفت. ابتدایی را در دبستان ششم بهمن شهرستان نیریز، دوره راهنمائی را در مدرسه آپادانا، با نمرات بسیار خوب،بپایان برد. با انتخاب رشته...
دانشنامه دفاع مقدس »
بهرام زردشت فرزند امانالله، در تاریخ10/10/1342 در شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. سرمای سخت زمستان و گرمای طاقت فرسای تابستان را یکی پس از دیگری پشت سرگذاشته و راهی مدرسه شد. هوش سرشارش اورا از همان کودکی زبانزد خاص و عام کرده بود و همواره از سوی اولیای مدرسه مورد تشویق قرار میگرفت. ابتدایی را در دبستان ششم بهمن شهرستان نیریز، دوره راهنمائی را در مدرسه آپادانا، با نمرات بسیار خوب،بپایان برد. با انتخاب رشته...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید کاووس شیخعلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید کاووس شیخعلی »
اولین گریههای کاووس در تاریخ 1343/1/20 با نغمههای بلبلان در هم آمیخت و رایحه دلانگیز وجودش با عطر گلهای بهاری در روستای کوشکک نیریز، همراه شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهاب آغاز و به پایان برد و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ارشد کوشکک پشت سر نهاد. از همان کودکی به کارهای سخت کشاورزی تن داد و با سختیهای زندگی آشنا شد. برای کمک به خانواده تحصیل را رها کرده و ناچاراً به کار پرداخت. کاووس...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید کاووس شیخعلی »
اولین گریههای کاووس در تاریخ 1343/1/20 با نغمههای بلبلان در هم آمیخت و رایحه دلانگیز وجودش با عطر گلهای بهاری در روستای کوشکک نیریز، همراه شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهاب آغاز و به پایان برد و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ارشد کوشکک پشت سر نهاد. از همان کودکی به کارهای سخت کشاورزی تن داد و با سختیهای زندگی آشنا شد. برای کمک به خانواده تحصیل را رها کرده و ناچاراً به کار پرداخت. کاووس...
بمباران در جفیر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
آقای سعید محمدزاده از رزمندگان حاضر در این عملیات میگوید:(5-MOHAMMADZADE-12) قبل از اینکه به مرحله عملیاتی جفیر وارد شویم، چند ماهی را در پایگاه پنجم شکاری امیدیه، مستقر بودیم. بچهها در این مدت آموزشهای خوبی دیده و توان لازم را کسب کرده بودند. خصوصا" اینکه از لحاظ معنوی به خودشان رسیده بودند و توان روحی و معنوی بسیار بالایی داشتند. امّا پس از آنکه از امیدیه به منطقه جفیر عازم شدیم متأسفانه گردان توسط هواپیماهای عراقی بمباران شد. بعد...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
آقای سعید محمدزاده از رزمندگان حاضر در این عملیات میگوید:(5-MOHAMMADZADE-12) قبل از اینکه به مرحله عملیاتی جفیر وارد شویم، چند ماهی را در پایگاه پنجم شکاری امیدیه، مستقر بودیم. بچهها در این مدت آموزشهای خوبی دیده و توان لازم را کسب کرده بودند. خصوصا" اینکه از لحاظ معنوی به خودشان رسیده بودند و توان روحی و معنوی بسیار بالایی داشتند. امّا پس از آنکه از امیدیه به منطقه جفیر عازم شدیم متأسفانه گردان توسط هواپیماهای عراقی بمباران شد. بعد...
به یاد شهید محمد علی منوری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
منوری جان فدا، کرده براه خدا منـوری جـان فـدا کرده به راه خـدا داده سر وجانخویش در پی امر اله در ره قرآن و دین جان بهکف و با وفا ز بهر فرمان حق، رضا بجان بد رضا منوری جان فدا، کرده براه خدا چون به ره عشق حق عاشق وجانانه بود بهر وصال خدا ز شوق پروانه بود به جمع یاران خود گوهر یـکدانه بـود عجبجوانی عفیف، نمونه اندر صفا منوری جان فدا، کرده براه خدا ز پیروان علی ز عـاشقــان حسین مطیع...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
منوری جان فدا، کرده براه خدا منـوری جـان فـدا کرده به راه خـدا داده سر وجانخویش در پی امر اله در ره قرآن و دین جان بهکف و با وفا ز بهر فرمان حق، رضا بجان بد رضا منوری جان فدا، کرده براه خدا چون به ره عشق حق عاشق وجانانه بود بهر وصال خدا ز شوق پروانه بود به جمع یاران خود گوهر یـکدانه بـود عجبجوانی عفیف، نمونه اندر صفا منوری جان فدا، کرده براه خدا ز پیروان علی ز عـاشقــان حسین مطیع...
خط پدافندی خرمشهر 63
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
دومین خط پدافندی که گردان کمیل در آن حضور یافت، خط پدافندی خرمشهر واقع در ضلع شرقی اروند رود بود. این خط به طول تقریبی چهار کیلومتر از ضلع جنوبی کارون شروع و به نزدیک جزیره مینو میرسید. قبل از حضور گردان در این خط، نیروهای ژاندارمری سابق در آن مشغول پدافند بودند. زمانیکه مسئولیت پدافند از این خط به عهده سپاه پاسداران گذاشته میشود، اولین یکانی که مأموریت پدافند از این خط به او محول می گردد،...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
دومین خط پدافندی که گردان کمیل در آن حضور یافت، خط پدافندی خرمشهر واقع در ضلع شرقی اروند رود بود. این خط به طول تقریبی چهار کیلومتر از ضلع جنوبی کارون شروع و به نزدیک جزیره مینو میرسید. قبل از حضور گردان در این خط، نیروهای ژاندارمری سابق در آن مشغول پدافند بودند. زمانیکه مسئولیت پدافند از این خط به عهده سپاه پاسداران گذاشته میشود، اولین یکانی که مأموریت پدافند از این خط به او محول می گردد،...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید علی اکبر خازن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر خازن »
بسمالله الرحمن الرحیم ربنا افرغ علینا صبراً و توفنا المسلمین. پروردگارا قلب مرا از بردباری سرشار فرما و ما را مسلمان بمیران. اشهد ان لاالهالاالله و اشهد ان محمداً عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و آلمحمد. در این لحظات حساس زندگانی، تصمیم گرفتم با چشمی باز و قلبی مملو از عشق به الله، با سلامی آهنین، تکیه به الله و مکتب حضرت محمد (ص) و راه سید شهدا (ع) و با آگاهی و بینش درراه حقتعالی، راهی که حضرت سیدالشهدا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر خازن »
بسمالله الرحمن الرحیم ربنا افرغ علینا صبراً و توفنا المسلمین. پروردگارا قلب مرا از بردباری سرشار فرما و ما را مسلمان بمیران. اشهد ان لاالهالاالله و اشهد ان محمداً عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و آلمحمد. در این لحظات حساس زندگانی، تصمیم گرفتم با چشمی باز و قلبی مملو از عشق به الله، با سلامی آهنین، تکیه به الله و مکتب حضرت محمد (ص) و راه سید شهدا (ع) و با آگاهی و بینش درراه حقتعالی، راهی که حضرت سیدالشهدا...
بیاد شهید محمد کاری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
در عید استقرار جمهوری ایران از کربلاکاری رسیده میهمان است مادر بگوید در غمش با آه و زاری نعشمحمد از سفر آمد خوش آمد بود آرزویم تا که دامادش نمایم میخواستم تا حجله عیشش ببندم گشته امیدم نا امید از جور صدام لیکنازآن شادمکه تا کوی حسینی جان در ره قرآن و دین داده جوانم تا مهرومه اندر جهان تابنده باشد یاد از علی اکبر کنم مانند لیلا یارب به خون پاک فرزندان زهرا گفتا توکل درغم هجر...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
در عید استقرار جمهوری ایران از کربلاکاری رسیده میهمان است مادر بگوید در غمش با آه و زاری نعشمحمد از سفر آمد خوش آمد بود آرزویم تا که دامادش نمایم میخواستم تا حجله عیشش ببندم گشته امیدم نا امید از جور صدام لیکنازآن شادمکه تا کوی حسینی جان در ره قرآن و دین داده جوانم تا مهرومه اندر جهان تابنده باشد یاد از علی اکبر کنم مانند لیلا یارب به خون پاک فرزندان زهرا گفتا توکل درغم هجر...
وصیتنامه شهید محمد تقی سرپوش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد تقي سرپوش »
بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدای شهیدان و بنام خدای خمینی پیام با شماست ای جوانان، ای مجاهدان ایرانی و ای مجاهدان اسلام و ای رهروان الله، مدتی است از شهرم، از شهری که برایم غم بود و کور، به شهری سفر کردم که جای پای دلیران ایران و اصحاب حسین(ع) است که در این شهر جنگیدند و چنان اسلام را یاری نمودند که قدرت تفکر را از دشمن گرفتند. من در اینجا خیلی چیزها را یافتم و خیلی به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد تقي سرپوش »
بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدای شهیدان و بنام خدای خمینی پیام با شماست ای جوانان، ای مجاهدان ایرانی و ای مجاهدان اسلام و ای رهروان الله، مدتی است از شهرم، از شهری که برایم غم بود و کور، به شهری سفر کردم که جای پای دلیران ایران و اصحاب حسین(ع) است که در این شهر جنگیدند و چنان اسلام را یاری نمودند که قدرت تفکر را از دشمن گرفتند. من در اینجا خیلی چیزها را یافتم و خیلی به...
گفتن کلمهای که اول آن مو است ممنوع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران سال 1362 در منطقه جفیر که تعدادی از بچهها شهید و مجروح شدند. آنها مدام در مورد بمباران و موشک و هواپیما و.... صحبت میکردند. یکی دو روز بعد در چادر نشسته بودیم. شهیدان سعید بیگی، محسن پرهوده، محمد حسین کردگاری و آقایان قاسم زالپور، عزیز درویشی، غلامعلی فرخ و علی تاجبخش همه گرم صحبت بودند. یکی از برادران دانشجو هم به دیدار جبهه آمده بود. یک مرتبه یک موش بزرگ از یک طرف چادر...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران سال 1362 در منطقه جفیر که تعدادی از بچهها شهید و مجروح شدند. آنها مدام در مورد بمباران و موشک و هواپیما و.... صحبت میکردند. یکی دو روز بعد در چادر نشسته بودیم. شهیدان سعید بیگی، محسن پرهوده، محمد حسین کردگاری و آقایان قاسم زالپور، عزیز درویشی، غلامعلی فرخ و علی تاجبخش همه گرم صحبت بودند. یکی از برادران دانشجو هم به دیدار جبهه آمده بود. یک مرتبه یک موش بزرگ از یک طرف چادر...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر فرامرز سلیمانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنانکه عاشق الله بودند، قدم در راه حق نهادند و آرامش ابدی را در وادی امن الهی و بر خوان گسترده حسینی (ع) تجربه کردند. فرامرز، از مجنون صفتانی بود که ۱۳۴۷/۵/۷ در روستای کوشکک نیریز میان خانوادهای کشاورز و متدین قدم به عرصههستی نهاد. دوران کودکی را به سرعت سپری کرد و برای آموختن، دوره ابتدایی و راهنمایی را در کوشکک طی کرد و متوسطه را تا سال اول نظری ادامه داد. سپس ترک تحصیل کرد و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنانکه عاشق الله بودند، قدم در راه حق نهادند و آرامش ابدی را در وادی امن الهی و بر خوان گسترده حسینی (ع) تجربه کردند. فرامرز، از مجنون صفتانی بود که ۱۳۴۷/۵/۷ در روستای کوشکک نیریز میان خانوادهای کشاورز و متدین قدم به عرصههستی نهاد. دوران کودکی را به سرعت سپری کرد و برای آموختن، دوره ابتدایی و راهنمایی را در کوشکک طی کرد و متوسطه را تا سال اول نظری ادامه داد. سپس ترک تحصیل کرد و...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59
60
61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 بعدي